صفحه اصلی
هر چه قدر هدف شما والاتر باشد، انرژی شما برای طی مسیر بیش‌تر خواهد بود
  • 20041 بازدید

 

دکتر میلاد سعیدی‌فر در گفت‌وگو با روابط عمومی دانشگاه شهید بهشتی:

هر چه قدر هدف شما والاتر باشد، انرژی شما برای طی مسیر بیش‌تر خواهد بود

 

 

دکتر میلاد سعیدی‌فر عضو هیئت‌ علمی دانشکدۀ فناوری‌های نوین و مهندسی هوافضا دانشگاه شهید بهشتی است. ایشان پس از تحصیل در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری، ۴ سال در دانشگاه دلفت هلند دورۀ پسادکتری را گذراندند. دکتر سعیدی‌فر علی‌رغم جوان بودن در لیست دانشمندان ۲ درصد پراستناد جهان قرار دارند. همچین  ایشان به عنوان پژوهشگر جوان برگزیدۀ دانشگاه و پژوهشگر پراستناد دانشگاه مورد تقدیر قرار گرفته‌اند. با این استاد گرامی گفت‌وگویی صمیمانه از سوی روابط عمومی دانشگاه شهید بهشتی ترتیب داده‌ایم که در ادامه مطالعه می‌کنید.

 

 

  • جهت مدخلی برای ورود به بحث، کمی از سوابق آموزشی و پژوهشی خود بفرمایید.

بسم الله الرحمن الرحیم. ممنونم از وقتی که در اختیار بنده قرار دادید. بنده دورۀ کارشناسی را در سال ۸۷ در دانشگاه تبریز در رشتۀ مهندسی مکانیک آغاز کردم. در سال ۱۳۹۱ به‌عنوان فارغ‌التحصیل رتبۀ اول به‌‌صورت بدون کنکور وارد مقطع کارشناسی ارشد رشتۀ مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی امیرکبیر شدم. در سال ۹۳ مجدداً به‌عنوان فارغ‌التحصیل رتبۀ اول به‌صورت بدون کنکور مقطع دکتری را در دانشگاه صنعتی امیرکبیر آغاز کردم که تا سال ۱۳۹۷ ادامه یافت. بعد از آن به مدت ۴ سال در دانشکدۀ مهندسی هوافضا دانشگاه صنعتی دلفت (Delft University of Technology) کشور هلند، دورۀ پسادکتری را گذراندم. شایان ذکر است که این دانشگاه در نظام رتبه‌بندی QS، که یکی از معتبرترین نظام‌های رتبه‌بندی دانشگاه‌های دنیاست، در رشتۀ مهندسی مکانیک و مهندسی هوافضا حائز رتبۀ ۳ در بین دانشگاه‌های دنیاست. در تابستان ۱۴۰۰ به کشور بازگشتم و بیش از یک سال و نیم است که به‌عنوان عضو هیئت علمی پیمانی گروه مهندسی هوافضا در دانشکدۀ فناوری‌های نوین و مهندسی هوافضا دانشگاه شهید بهشتی مشغول به فعالیت هستم.

  • با توجه به تحصیل شما در خارج از ایران، لطفا از تجربیاتی که در این دوره به دست آوردید بفرمایید.

بنده دو نکتۀ اصلی در حوزۀ پژوهش را در دانشگاه دلفت آموختم، که به نظرم نکاتی کلیدی هستند. خودمانی بخواهم بگویم این است که زمانی که یک پژوهشگر می‌خواهد موضوعی را برای پژوهش خود انتخاب کند و روی آن وقت بگذارد و کار کند، باید دو سوال اساسی از خود بپرسد: ۱. خب که چی؟ ۲. خب بعدش که چی؟ یا به قول علما ثم ماذا؟ «خب که چی؟» ناظر به این است که موضوعی که برای پژوهش انتخاب شده است، فارغ از این‌که چقدر به درد چاپ مقاله می‌خورد یا به اصطلاح مقاله‌خور هست یا نه، باید به این فکر شود که آیا موضوعی کاربردی هست یا خیر؟ یعنی آیا قرار است روی جامعه تاثیری داشته باشد یا نه؟ در زمان تعریف یک موضوع پژوهشی نباید صرفا نگاه‌ها ناظر به مقاله‌خور بودن موضوع باشد. به عبارتی باید ببینیم که این موضوعی که ما تعریف کردیم مابه‌ازایی در دنیای خارج، مخصوصا در جامعۀ خود ما، دارد یا نه. «خب بعدش که چی؟» ناظر به این است که موضوعاتی که برای پژوهش تعریف می‌شود، باید ادامه‌دار و سلسله‌وار باشد. این‌گونه نباشد که ما یک موضوع پژوهشی تعریف کنیم و هنگامی دانشجوی بعدی آمد یا خود ما خواستیم پژوهش دیگری انجام دهیم، نتوانیم آن موضوع را ادامه دهیم. برای مثال، من همیشه به دانشجویان می‌گویم که شما یک درخت را در نظر بگیرید. این درخت یک تنه دارد، چند شاخۀ اصلی دارد. به هر کدام از این شاخه‌های اصلی، چند شاخۀ کوچک‌تر متصل است و بر روی هر شاخه‌ی کوچک، برگ‌هایی وجود دارد. این پژوهش سلسله‌وار است. یعنی یک موضوع پژوهشی اصلی داریم که تنۀ درخت است. یک‌سری زیرشاخه‌های اصلی داریم که می‌شود زیرشاخه‌های پژوهش و موضوعات پژوهشی کوچکی که تعریف می‌شود، برگ‌ها‌یی است که بر روی این زیرشاخه‌ها قرار می‌گیرند. اما موضوعات پژوهشی که دنباله‌دار نباشند مثل این است که یک تنۀ اصلی داریم که همۀ برگ‌ها روی آن تنۀ اصلی روییده‌اند. ظاهر این درخت در مقایسه با درختی که شاخه و زیرشاخه دارد و برگ‌ها به زیرشاخه‌ها متصل شده‌اند، چندان زیبا نیست. متأسفانه نگاهی در دانشگاه‌های کشورمان از گذشته وجود داشته، که البته من نمی‌گویم نگاه غالب است، این است که موضوعات پژوهشی را بر اساس مقاله‌محور و مقاله‌خور بودن تعریف می‌کنند و در تعریف آن‌ها خیلی توجهی به کاربردی‌ بودن و ادامه‌دار بودن نمی‌شود، در حالی که این نگاه در هلند وجود داشت که در مرحلۀ تعریف موضوع پژوهش بسیار سخت‌گیرانه رفتار می‌کردند و در مرحلۀ دفاع از پروپوزال، بایستی به این سوالات پاسخ داده می‌شد.

  • با توجه به سوابق شما و مطالبی که بیان کردید، مهم‌ترین موانع انجام فعالیت‌های پژوهشی در ایران چیست؟ دیدگاه آسیب‌شناسانۀ شما چیست؟

دو ایرادی که گفتم را کمابیش داریم. شاید به‌صورت موردی اساتید و پژوهشگران محترمی باشند که این‌ها را مدنظر قرار می‌دهند اما این ایراد به صورت کلی وجود دارد. هر چند با تمهیداتی که عزیزان در وزرات عتف و مجموعۀ آموزش عالی در طی ۲-۳ سال اخیر اندیشیده‌اند، پژوهش‌ها دارد به سمت کاربردی‌ شدن می‌رود ولی کماکان این سلسله‌وار بودن وجود ندارد. ایرادهای دیگری هست، منتها یک ایرادی که من به ‌صورت خاص در رشته‌های فنی‌ مهندسی و سایر رشته‌های شبیه به مهندسی هوافضا می‌بینم، بحث جزیره‌وار اداره شدن آزمایشگا‌ه‌های پژوهشی در دانشگاه‌های ایران است. جزیره‌وار اداره شدن یعنی اینکه هر استاد محترمی یک آزمایشگاه پژوهشی برای خود دارد و معمولا اگر دانشجوی تحت راهنمایی استاد دیگری بخواهد از آن امکانات استفاده کند، حتما باید با استاد صحبت کند و اجازۀ ایشان را بگیرید و عملاً باید یک هفت‌خوان طی شود. یعنی اگر دانشجو بخواهد برای انجام پژوهش کاربردی خود از چند تجهیز در چند آزمایشگاه‌ مختلف استفاده کند بایستی یک مسیر بسیار خسته‌کننده و طولانی را طی نماید. در حالی که در همان دانشکده‌ای که بنده دورۀ پسادکتری را گذراندم، به این صورت بود که یک سولۀ بسیار بزرگ وجود داشت که همۀ تجهیزات دانشکده در آن‌جا متمرکز شده بود. دانشجو یا پژوهشگر با ایدۀ خود وارد آزمایشگاه می‌شد و تمامی مواد و امکانات لازم برای ساخت، آماده‌سازی و تست ایده در اختیار ایشان بود به طوری که در نهایت با محصول نهایی از آزمایشگاه خارج می‌شد. الحمدلله، ما این ایده را با همکاری و همراهی مطلوبی که جناب آقای دکتر قنادپور، ریاست محترم دانشکدۀ فناوری‌های نوین و مهندسی هوافضا، داشتند از آن‌جا گرفتیم و در حال پیاده‌سازی آن در دانشکده هستیم، به طوری که مجموعۀ فب‌لب (FABLAB) هوافضا در دانشکده فناوری‌های نوین و مهندسی هوافضا در حال راه‌اندازی است که همۀ تجهیزات آزمایشگاهی دانشکده در آن‌جا مجتمع شده و به این صورت است که دانشجو، پژوهشگر یا فناور ما با ایده وارد فب‌لب شده و با استفاده از مواد اولیه، تجهیزات ساخت افزایشی و ساخت کاهشی، تجهیزات تست مکانیکی و غیرمکانیکی، نمونۀ خود را ساخته و تست بگیرید و وقتی از عملکرد آن مطمئن شد، با محصول در دست از مجموعه فب‌لب خارج می‌شود. این نکته مخصوصا در رشته‌های فنی مهندسی و بحث توسعۀ فناوری اهمیت زیادی دارد. این مجموعه آماده خدمت‌رسانی به سایر دانشکده‌ها و گروه‌های فناور و شرکت‌های دانش‌بنیان مستقر در پارک علم و فناوری دانشگاه شهید بهشتی و سایر دانشگاه‌ها است.

  • آقای دکتر زمینۀ فعالیت پژوهشی شما چیست؟

زمینۀ پژوهشی بنده بحث پایش سلامت سازه‌ (Structural Health Monitoring) است که به اختصار به آن «SHM» می‌گویند. قبل از این‌که بخواهم توضیح بدهم SHM چیست مثالی می‌زنم. یک انسان را فرض کنید که متاسفانه درگیر بیماری سرطان شده است. اگر ما بتوانیم در مراحل اولیه، که سلول‌های سرطانی خیلی رشد نکرده‌اند و کل بدن را درگیر نکرده‌اند، سرطان را تشخیص دهیم درمان‌های مختلفی وجود دارد و به احتمال خیلی زیاد جان آن فرد حفظ می‌شود و از مرگ نجات پیدا می‌کند. اما اگر بیماری سرطان خیلی دیر تشخیص داده شود به احتمال زیاد فرد جان خود را از دست می‌دهد. ما عین همین بحث را در حوزۀ سازه‌ها، اعم از سازه‌های هوافضایی و سازه‌های عمرانی داریم. ما یک سازه‌ای داریم که این سازه در حین کارکردش امکان دارد به هر دلیلی عیبی در آن به وجود بیاید. استفادۀ نادرست، شرایط کاری خیلی خشن و فراتر از حدی که برای سازه تعیین شده و هزاران دلیل دیگر وجود دارد که باعث می‌شود سازه با اشکال مواجه شود. اگر ما بتوانیم آسیبی که در حین کارکرد سازه در آن ایجاد شده را به‌موقع و زودهنگام تشخیص دهیم، می‌توانیم با انجام تعمیر و نگهداری یا حتی اگر نیاز شد جایگزینی قطعه یا سازه، مانع از خرابی فاجعه‌باز آن سازه شویم که امکان دارد سلامتی هزاران نفر را درگیر کند. ولی اگر ما متوجه این آسیب‌ها نشویم یا خیلی دیر متوجه شویم، آسیب به اندازۀ کافی گسترش پیدا کرده و ما خرابی فاجعه‌بار سازه را شاهد خواهیم بود. حال می‌خواهم کاربرد این حوزه را در داخل کشور خودمان خدمت شما عرض کنم. ما کشوری هستیم با هزاران زیرساخت. منظورم از زیرساخت تونل، پل، سد، خطوط ریلی راه‌آهن و زیرساخت‌های از این قبیل است. عمدۀ این زیرساخت‌ها معمّر شده‌اند، یعنی مدتی طولانی است که دارند مورد استفاده قرار می‌گیرند، یا در میانۀ عمر طراحی خود هستند یا در پایان عمر طراحی خود. اگر این سازه‌های ما آسیب‌دیده باشند، ما نیاز داریم قبل از این‌که این آسیب‌ها منجر به خرابی فاجعه‌بار شوند، شناسایی شوند. مثلاً فاجعه‌ای که در ساختمان متروپل اتفاق افتاد. یکی از ستون‌های آن ساختمان در اثر بارهای وارده به شدت دچار تغییر فرم شده بود ولی کسی این را تشخیص نداده بود. اگر ما آن‌جا مجموعه‌ای از سنسورها داشتیم که این تغییر فرم را تشخیص دهیم، می‌توانستیم مانع از خرابی فاجعه‌بار ساختمان شویم. از طرفی امکان دارد سازۀ ما در انتهای عمر نامی خود باشد، ولی به دلایلی از قبیل مطلوب بودن فرآیند ساخت، استفاده از مواد خوب و شرایط کاری نه‌چندان شدید، سازه همچنان سالم باشد و ما بتوانیم چند سال دیگر و فراتر از عمر طراحی آن، از سازه استفاده کنیم. هر دوی این‌ها منجر به صرفه‌جویی در سرمایه‌های ما می‌شود. از این رو من آیندۀ درخشانی برای حوزه‌ی «SHM»  در داخل کشور می‌بینم. این وجه مثبت قضیه است. وجه منفی این است که متاسفانه در این حوزه خیلی کار نشده است. ما امیدواریم با همکاری دوستان بتوانیم این مفهوم را در داخل کشور بیش‌تر جا بیندازیم و ثمرات آن را هم ببینیم.

  • توصیۀ شما به دانشجویان و پژوهشگران جوان چیست؟

من در پاسخ به سوالات قبلی مجموعه‌ای از نکات را گفتم. به‌عنوان جمع‌بندی، ابتدا یک تقسیم‌بندی انجام می‌دهم: یک دسته دانشجویان کارشناسی هستند و دستۀ دیگر دانشجویان تحصیلات تکمیلی و پژوهشگران عزیز. چیزی که متأسفانه بنده اکنون شاهد آن هستم، عطش و رقابت دانشجویان کارشناسی برای مقاله دادن است که بنده این را به صلاح نمی‌دانم. قبل از اینکه بخواهم وارد این بحث شوم خدمت شما مثالی می‌زنم؛ هر میوه‌ای فصلی دارد و خوردن یک میوه در خارج از فصل آن خیلی لذت‌بخش نیست، مثلا کسی در گرمای تابستان مرکبات نمی‌خورد یا در سرمای زمستان هندوانه خوردن خیلی دلچسب نیست. دوره کارشناسی هم از نظر بنده فصل مقاله دادن نیست بلکه فصل یادگیری است و دوره تحصیلات تکمیلی فصل پژوهش و مقاله چاپ کردن است. بنابراین، وظیفۀ دانشجوی کارشناسی مقاله دادن نیست، چون پایۀ اصلی علمی فرد در دورۀ کارشناسی شکل می‌گیرد. در دوره تحصیلات تکمیلی دامنۀ علم دانشجو خیلی گسترده نمی‌شود بلکه در یک موضوع خاصی بیشتر عمیق شده و در یک حیطۀ تخصصی، متخصص می‌شود. بنابراین بهتر است تمرکز دانشجویان در دورۀ کارشناسی بیش‌تر بر یادگیری عمیق مطالب و تمرین کار گروهی باشد. در حوزۀ فنی مهندسی ما بحثی داریم که دانشجو باید «مهندس» بار بیاید و در انتهای دورۀ کارشناسی به عنوان یک مهندس فارغ‌التحصیل شود. من همیشه به بچه‌ها توصیه می‌کنم که دنبال مهندس شدن باشید و به اصطلاح آچار به ‌دست بار بیایید. این وظیفۀ اصلی دانشجوی کارشناسی است نه چاپ مقاله.

در رابطه با دانشجویان تحصیلات تکمیلی و پژوهشگرانی که در آغاز کار خود هستند حتما آن دو نکته که قبلاً عرض کردم را مدنظر قرار دهند: ۱. کاربردی بودن موضوعی است که می‌خواهند عمر و وقت خود را بر روی آن صرف کنند. ۲. افق دید آن‌ها انتهای پایان‌نامه یا رساله خود نباشد. حتما حداقل یک گام بعد از آن را مدنظر قرار دهند.

  • آقای دکتر شما چه هدف و ماموریتی برای خود قائل بودید که به این سطح و جایگاه رسیدید؟

این فرمایش، نشان دهنده نظر لطف شماست و بنده تنها عضو کوچکی از خانواده بزرگ دانشگاه شهید بهشتی هستم. منتها سؤالی که فرمودید معمولاً برای جوان دانشجو خیلی پیش می‌آید و ما معمولاً در ارتباط با این موضوعات با دوستان و دانشجویان صحبت می‌کنیم. هر چه قدر هدف شما والاتر باشد، انرژی شما برای طی مسیر بیش‌تر خواهد بود. زمانی هست که شما می‌خواهید یک قله را فتح کنید. در این‌جا هدف فتح قله است. اگر شما به قله هم نرسید قطعا به نزدیکی قله می‌رسید. اما اگر از ابتدا هدف شما ایستگاه اول یا کوهپایه باشد، ممکن است به همان‌جا هم نرسید. بنده زمانی که تصمیم به بازگشت به کشور گرفتم، استاد راهنمای بنده خیلی اصرار داشتند که بنده در همان دانشکده که امکانات پژوهشی بسیار خوبی هم داشت به به فعالیت ادامه دهم و در رابطه با دلایل برگشت خود با ایشان خیلی صحبت کردیم. یکی از دلایلی که بیان کردم این بود که بنده در آن‌جا هرچقدر هم در ظاهر موفق باشم، احساس رضایت درونی را ندارم در حالی که هدف بنده از ابتدای تحصیل این بود که بتوانم دانشی کسب کنم و بتوانم آن را در راه اعتلای کشور و مردم خود به کار ببندم، حتی اگر در هر کلاس تنها یک یا دو نفر وجود داشته باشند که واقعاً دنبال یادگیری باشند و بنده بتوانم مطالبی را که آموخته‌ام به آن‌ها منتقل کنم و بتوانم انگیزه و امید به آینده را در دانشجویان تقویت کنم. الحمدلله اکنون دانشجویان بسیار پرانرژی و با انگیزه‌ای در داخل کشور داریم که مشتاق یادگیری هستند و نسبت به آینده کشور دغدغه‌مند هستند.

  • نکتۀ آخر

از وقتی که در اختیار بنده قرار دادید بسیار تشکر می‌کنم. عرض خاصی نیست، تنها یک نکته را به دوستانی که شاید در وضعیتی همچون بنده قرار داشته باشند و در حال حاضر در خارج از کشور مشغول بوده و بین ماندن و برگشتن مردد باشند عرض می‌کنم. حقیقتاً در داخل کشور کار روی زمین‌ماند بسیار زیاد است که نیازمند این است که هر کس بنا به توان و تخصص خود بخشی از این کارها را بر عهده گرفته و حل و فصل نماید و حقیقتاً این را تجربه کرده‌ام که انسان حس خوبی که از کار برای مردم خود و اعتلای کشور خود می‌گیرد نمی‌تواند در خارج از ایران آن را کسب نماید. ان شاءالله کارها و فعالیت‌های همه ما مورد رضایت حضرت حق قرار بگیرد.

مصاحبه: علی کاویانی، دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق عمومی دانشگاه شهید بهشتی

 
افزودن نظرات